یادداشت های من

یادداشت های من

یادداشت های من

یادداشت های من

بریده ای از کتاب الف _ پائو لوکوییلو

توگفتی دیگر هرگز به گذشته برنگردم،چون فقط احساس گناهم را زیاد می کندسفربه زندگی های گذشته مثل این می ماندکه سوراخی درکف آپارتمانت بکنی وبعدبگذاری آتش آپارتمان طبقه ی پایین، آپارتمان فعلی ات را بسوزاند وخاکسترکند

بریده ای از کتاب والکیری ها _ پائو لوکوییلو

عشق تنها چیزی است که هیچ‌وقت شکست نمی خورد...

یادش آمد زمانی تربیت کننده حیوانات به او گفته بود که چطور فیل هایش را تحت کنترل نگه دارد.این حیوان ها را موقع بچگی، با زنجیر به تنه ی درختی می بندند.می خواهد فرار کند،اما نمی تواند تمام بچگی اش به این میگذردکه سعی می کند فرار کند،اما تنه ی کوچک درخت ازاوقوی تر است.به همین خاطر به این موضوع عادت می کندوقتی غول آسا وقوی می شودتنها کاری که تربیت کننده لازم است انجام بدهد این است که زنجیر را دورپای فیل ببنددوبه جایی وصل کندحتی به یک شاخه، وفیل حتی سعی نمی کند فرارکند.

فیل ها، زندانی گذشته شانند